خط ویژه| آرزوی مشترک افراطیون اصلاحطلب و ربع پهلوی/ سوءاستفاده ابرازی از سردار سلیمانی برای تطهیر بیحجابی و اغتشاش
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۷۶۱۸
گروه ویژه فارس: خط ویژه، رصدی است روزانه از لابهلای روزنامههای داخلی و عملیات رسانهای پایگاههای خبری رسانههای ضد انقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
*******
آرزوی مشترک افراطیون اصلاحطلب و ربع پهلوی
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاحطلب که در دولت خاتمی به دلیل همکاری با یک موسسه آمریکایی در قالب نظر سازی دستگیر و محکوم شد، اخیراً در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته است: «اتفاقات ناگواری که این روزها و در پی فوت خانم مهسا امینی و عملکرد گشت ارشاد رخداده است و در حال دگردیسی نسبی نیز هست، نتیجه بیتوجهی حکومت به اتفاقات دو دهه اخیر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «درهرحال یک احتمال دارد که دیر یا زود این آتش نیز خاموش شود و زیر خاکستر برود و درزمانی دیگر و مکانی مناسب دوباره سر برآورد و قطعاً زمانی خواهد رسید که خاموش نشود، ولی درهرصورت هزینههای آن گریبان همه را خواهد گرفت. آیا باز هم پشت گوش خواهید انداخت یا این بار برای اصلاحات اساسیتر آماده میشوید؟ آینده نشان خواهد داد که کدام راه را برمیگزیند.»
این فعال اصلاحطلب در یادداشت مذکور تأکید کرده است که «احتمال دارد که دیر یا زود این آتش نیز خاموش شود و زیر خاکستر برود و درزمانی دیگر و مکانی مناسب دوباره سر برآورد و قطعاً زمانی خواهد رسید که خاموش نشود.» این اظهارنظر اصلاً غیرمنتظره نیست چراکه جریان بهظاهر اصلاحطلب پیشازاین نیز بارها علیه آرامش و امنیت مردم شورش کرده و سابقه لگدمال کردن رأی مردم و شورش علیه جمهوریت را نیز در کارنامه خود ثبت کرده است.
یکی از نقاط ضعف جدی جریان بهظاهر اصلاحطلب این است که هیچگاه با ضدانقلاب و جریان برانداز و دشمنان ملت ایران مرزبندی نمیکند. در سال ۸۸ از سران رژیم صهیونیستی تا سران گروهک منافقین و گروهکهای تکفیری و تجزیهطلب ازجمله عبدالمالک ریگی از جریان فتنه حمایت کردند اما نه سران فتنه و نه فعالین جریان بهظاهر اصلاحطلب هیچکدام از این اشخاص و گروهکهای بدنان اعلام برائت نکردند.
در روزهای اخیر نیز دقیقاً مشابه فتنه ۸۸ تمامی دشمنان ملت ایران بهصف شده و از آشوبگران و اوباش داعشی حمایت کردند. این بار نیز جریان بهظاهر اصلاحطلب بههیچعنوان از دشمن اعلام برائت نکردند.
آرزویی که این عضو تندروی جریان بهظاهر اصلاحطلب مطرح کرده است دقیقاً تکرار اظهارات اشخاصی همچون ربع پهلوی و مریم رجوی و ...است. وقتی نقاب از چهره میافتد، این همصداییها با وضوح بیشتری شنیده میشود.
سوءاستفاده ابرازی از سردار سلیمانی برای تطهیر بیحجابی و اغتشاش!
وبسایت انصاف نیوز در گزارشی با عنوان «یک روز در وزرا» نوشت: «مهسا امینی دختر ۲۲ ساله، به هر بهانهای اما پس از مواجههٔ پلیس امنیت اخلاقی دیگر در میان ما نیست. این روزها کم ندیدیم فیلمهایی از برخورد پلیس با به قول خودشان بدحجابان. دختران سرزمینی که روزی دختر شهید سردار قاسم سلیمانی بودند حالا مجبورند برخوردهایی عجیبوغریب را تحمل کنند. چند ماه پیش من هم تجربهای داشتم از وزرا… همانجایی که مقر پلیس امنیت اخلاقی است.»
همچنین وبسایت جماران-منتسب به جریان اصلاحطلب- در مطلبی با عنوان «جای خالی حاج قاسم!» نوشت: «سردار عزیز! الهی که مقام و منزلتت هرچه متعالیتر باد. نمیدانم چرا این روزها حسابی دلتنگت میشوم؟ بهخصوص وقتی به حسن سلوک، اخلاق و رفتارت فکر میکنم. چون در فضای مجازی کلیپ معروفت را دیدم و سخنانت را برای چندمین بار گوش دادم که با تن صدای دلنشینت میگفتی: «من و آدمهای خودم، من و رفقای خودم، من و مریدهای خودم، این بیحجاب است، آن با حجاب است، آن راست است، این چپ است، این اصلاحطلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟ همان دختر کم حجاب دختر من است، دختر ما و شماست، نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست» چقدر حسرت دوران حضورت، وقار و متانتت و عمق درک و فهمت را خوردم!»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «ای کاش دیگران هم این منطق پویا، وحدت آفرین و احترام آمیز تو را الگو قرار میدادند و این همه به طبل تفرقه و تشتت نمیکوبیدند و اینهمه دو قطبیهای کاذب از قبیل: چپی، راستی، بیحجاب، بد حجاب، باحجاب، انقلابی، بی تفاوت، ضد انقلاب، غربگرا و شیفته شرق در میان مردم، خانوادهها و فامیلها درست نمیکردند و اینهمه هزینه برای انقلاب و نظام نمیتراشیدند. کاش گشت ارشادیها از مکتب جان فزای تو درس خدمت بی منت و زندگی میآموختند و به جای تزریق ترس، وحشت و اضطراب در جامعه، انرژی مثبت، امید، زندگی، مهربانی، محبت، رشد، تعالی و شکوفایی پمپاژ میکردند.»
جریان بهظاهر اصلاحطلب تاکنون به دفعات از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی سوءاستفاده کرده است. این روزها عدهای آشوبگر و اوباش داعشی از یکسو چادر از سر بانوی محجبه میکشد و از سوی دیگر گلوی مدافعین نظم و امنیت را میدرد، اما هیچ صدایی از احزاب و فعالین بهظاهر اصلاحطلب در محکومیت این قبیل اقدامات بلند نمیشود.
حاج قاسم در بخشی از وصیتنامه خود تأکید کرده بود که «امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص)».
در بخش دیگری از وصیتنامه این شهید بزرگوار آمده است: «برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.»
بهتر است رسانهها و فعالین جریان بهظاهر اصلاحطلب بجای این قبیل بی اخلاقیها، وصیت نامه بسیار مهم حاج قاسم را یکبار به صورت کامل مطالعه کنند.
نگاه قبیلهای به موضوع زنان؛ از اتهام زنی به میترا استاد تا عزاداری برای مهسا امینی
پروانه سلحشوری نمایده سابق مجلس در مصاحبه با ایلنا گفت: «آدمها حق انتخاب دارند و این خیلی مهم است، وقتی در قرآن داریم که اجباری در دین نیست، یعنی بشر انتخاب و اختیار دارد این خیلی نکته مهمی است که نشان میدهد در دین ما چقدر به اهمیت انتخاب مردم بها داده شده است. وقتی در خود دین به صراحت آمده اجباری نیست، به چه حقی عدهای به نام دین به خود اجازه میدهند با این جدیت این کار را انجام دهند. کاری که خدا آن را اجباری نکرده است.»
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «الان زور جواب نمیدهد و در همه امور نیز همین موضوع است زور تا یک موقعیتی با فشار میتواند نتیجه داشته باشد اما نمیتواند مداومت داشته باشد الان پوشش مهسا امینی یک پوشش عام بود و فقط قرعه به نام او افتاد که این اتفاق رخ داد. در حالت عادی پوشش عادی مردم ما همین است.»
جریانی که با بی صداقتی تابلوی اصلاحطلبی را بلند کرده است تاکنون بارها در آزمون حمایت از حقوق زنان مردود شده است. یکی از موارد مذکور، ماجرای قتل همسر دوم «محمدعلی نجفی» است.
نجفی در اقدامی جنایتکارانه همسر دوم خود را با سلاح غیرمجاز به قتل رساند. در آن مقطع خانم پروانه سلحشوری با دفاع از قاتل یک زن، مقتول را آماج توهین و تهمت قرار داد؛ اما حالا وی خود را حامی و مدافع حقوق زنان معرفی میکند.
نکته دیگر این است که طیف بهظاهر اصلاحطلب قلمرو دین را از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدا میداند و حیطه آن را حداقلی و صرفاً به عبادت فردی محدود میکند. از این رو نظام سیاسی برآمده از رأی مردم و بر پایه احکام دین، نه تنها در مخیله آنان نیست بلکه همواره حمله به نهادها و ساختارهای نظام اسلامی مانند نهاد انتخابات، سپاه، شورای نگهبان و… که متضمن پاسداری از جمهوریت و اسلامیت آن است، در دستور کار آنهاست.
فضاسازی برخی فعالین و رسانههای اصلاحطلب در موضوع حجاب در حالی است که ما در ایران حجاب اجباری نداریم، بلکه حجاب در ایران الزامی است. تفاوتش این است که برای احکام فردی اجبار نداریم و الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت؛ در خانه یا خیابان. الزام حجاب، برای باحجاب کردن بیحجابها نیست، بلکه برای صیانت از حق عموم جامعه است. بدحجابی در ایران ناشی از بی دینی نیست، بلکه نتیجه یک هجمه فرهنگی عظیم و گسترده است (که البته قصور و تقصیرهای متولیان فرهنگی نیز در این میان قطعاً تاثیرگذار بوده است). بر همین اساس حجاب امری اجتماعی است، نه فردی و بیحجابی در خیابان و اماکن عمومی، تعرض به حقوق دیگران است.
پایان پیام/.
منبع: فارس
کلیدواژه: اصلاح طلب پروانه سلحشوری مهسا امینی جریان به ظاهر اصلاح طلب بخش دیگری مهسا امینی رسانه ها حاج قاسم بی حجاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۷۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف پشت پرده تازه از برخوردهای تند با بیحجابی | این مشکل از اول انقلاب هم بوده است
محمود علیزادهطباطبایی، عضو شورای مرکزی و معاون حقوقی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در روزنامه سازندگی نوشت:
نیروی انتظامی برای مقابله با مساله بدحجابی، طرحی را به نام طرح نور به اجرا درآورد. در راستای این طرح در همه معابر و اماکن عمومی، واحدهای پلیس مستقر شدند و با کسانی که به تشخیص پلیس حجاب شرعی را رعایت نمیکردند به عنوان برخورد با جرایم مشهود، اقدام به بازداشت و اعزام به مراکز پلیس کردند. سخن پلیس این بود که اقدامش «رعایت قانون» و مطالبه مردم متدین است. سردار احمدرضا رادان، فرمانده فراجا نیز در سال گذشته از برخورد با کشف حجاب در معابر عمومی، خودرو و اماکن خبر داده بود. وی از استفاده از فنآوری و تجهیزات پیشرفته برای شناسایی فرد خاطی در حوزه معابر عمومی خبر داده و گفته بود که ابتدا به فرد خاطر تذکر داده خواهد شد و بعد از آن فرد با مدارک به حوزه قضایی معرفی شده تا به پروندهاش رسیدگی شود.
اقدام نیروی انتظامی آن هم توسط مامورانی که از آموزش و تربیت کافی برخوردار نبودند و بازداشت برخی از خانمها به اتهام بدحجابی موجب ایجاد تنشهای اجتماعی شد. پلیس که باید مأمن و پناهگاه مردم باشد، در موقعیتی قرار گرفت که برخی خانمها که متهم به عدم رعایت حجاب شرعی هستند در برخورد با پلیس، احساس ناامنی میکنند.
آنچه که باید مبنا و معیار اقدام پلیس باشد، قانون است و به تعبیر رهبری، قانونگرایی خیلی مهم است. قانون ریل است اگر از این ریل خارج شویم حتماً آسیب و صدمه است.
فعلاً مبنای قانونی برخورد با عدم رعایت حجاب شرعی، تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی است که مجازات عدم رعایت حجاب شرعی، جزای نقدی است. حکومت باید در مقابل پدیدههای اجتماعی، برخورد ایجابی را بر برخورد سلبی ترجیح دهد و در مورد رعایت حجاب شرعی در طول ۴۵ سال گذشته در زمینه تعلیم، تبلیغ، ترویج، تشویق، تادیب و نصیحت که جنبه اثباتی و ایجابی دارند، اقدام برنامهریزی شده و مطالعه شدهای انجام نپذیرفته است. مسائل اجتماعی مانند مسائل فنی و اقتصادی باید مورد مطالعه قرار گیرند و راهحل اجتماعی برای آنها پیدا شود. برخورد خشونتآمیز با موضوع عدم رعایت حجاب شرعی درحال حاضر مبنای قانونی ندارد و موجب میشود که فضای جامعه تند شود. این ادعا که مطالبه مردم متدین، برخورد با پدیده عدم رعایت حجاب شرعی است، موجب میشود جامعه را به دو قشر اقلیت «مردم متدین» و اکثریت «غیرمتدین» تقیسم کنیم و به جای ایجاد فضای مهربانی و سرشار از مهر و محبت و حسنظن و خوشبینی، فضایی انباشته از کینه و دشمنی در جامعه ایجاد شود.
به دنبال برخوردهای اخیر پلیس با پدیده کشف حجاب، عضو دفتر رهبری نوشت:«رهبر انقلاب گفتهاند، کشف حجاب هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی است، منتها دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده است، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم. کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. به تازگی برخی از مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده تذکر دریافت کردند».
همان طور که رهبری اشاره کردند، مقابله با پدیده بیحجابی نیاز به کار برنامهریزی شده دارد. این برخوردهای غیرمنطقی در طول ۴۵ سال گذشته تکرار شده و نتیجهای هم نداشته است.
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در خاطرات هفتم شهریور سال ۶۳ خود میفرماید: «امروز مسافران هواپیمای ربوده شده را برای زیارت کربلا بردهاند. فیلمی که از سیمای عراق پخش شد خیلی از زنان مسافر را بیحجاب نشان داده است». ۱۳ شهریور پس از یک هفته چالش و پیگیری عراق حاضر نشد هواپیما را پس بدهد اما مسافران و خدمه پرواز با یک پرواز هلندی وارد تهران شدند. این بازگشتها میتواند صحنه یک استقبال ملی باشد اما در فرودگاه اتفاق عجیبی افتاد. حدود ۳۰ نفر از مسافرها را دادستانی انقلاب برای تحقیق از فرودگاه به زندان اوین بردند. به نظر میرسد، دادستانی انقلاب کار خوبی نکرده. تذکر دادم که آزادشان کنند. حدود یک ماه قبل از این اتفاق، دادستانی عمومی تهران، بیانیه تندی داده بود که متولیان ادارات، اماکن عمومی، تالارها و هتلها باید بانوانی را که رعایت حجاب صحیح را نمیکنند، راه ندهند وگرنه مورد تعقیب قرار میگیرند. همین ایام چند روزی در تهران شاهد تظاهرات علیه بدحجابی بودیم که گاهی با خشونتهای عجیبی همراه میشد. ناطقنوری، وزیر کشور با انتقاد از بدحجابی از کارهای انجام گرفته هم انتقاد کرد و گفت آیا شما انقلابی هستید؟ قطعاً حزباللهی مشت به چشم بیحجاب نمیزند، تیغ نمیکشد و نسبت زنا به کسی نمیدهد.»
مرحوم هاشمی همچنین روایتی از جلسه سران قوا با حضور امام داده که شب مهمان احمدآقا بودیم. آقایان ولایتی، اردبیلی، خامنهای و میرحسین موسوی هم بودند. امام هم شرکت کردند، درباره تظاهرات حزباللهیها علیه بیحجابی بحث شد.
ملاحظه میکنیم این مشکل از اول انقلاب بوده و متاسفانه برای این پدیده اجتماعی، تحقیق و مطالعه علمی صورت نگرفته و قانونی هم که اخیراً در مجلس تصویب شده و بین مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد است نه تنها نمیتواند مشکل را حل کند که مسائل اجتماعی را گستردهتر مینماید و اگر با تدبیر با آن برخورد نشود، نگرانی از تکرار حوادث سال ۱۴۰۱ وجود خواهد داشت.
به نظر میرسد اینگونه برخوردهای تند با پدیده بدحجابی برنامهریزی شده از طرف دشمنان این ملت باشد. برعکس سیاستهای رهبری که توصیه به برنامهریزی برای حل موضوع داشتند.
رویکرد اصلی باید در ارتباط با عدم رعایت حجاب شرعی اصلاح و بازپروری بزهکاران باشد اما متاسفانه به نظر میرسد،سیاست جنایی به سمت نگرش امنیتمداری تغییر کرده و امنیت اخلاقی به یکی از چالشهای اصلی تغییر یافته است و تعیین ضمانت اجرایی قانونی و تحمیل آن بر بزهکاران این عرصه تغییر یافته و مبتنی بر سیاست جنایی امنیتگرایانه است.
به نوعی با فرض دشمن دانستن و عدم رعایت حجاب، حقوق کیفری دشمنمدار در این حوزه را حاکم کرده است که با سیاست جنایی امنیتگرا در حوزه جرائم اخلاقی، آسیبهای جدی به نظام اجتماعی کشور وارد میشود که منجر به افزایش هزینه با این جرائم میگردد. متاسفانه در فرهنگ حقوقی ما تعریف واحدی از رعایت حجاب وجود ندارد و قانونگذار، تعیین مصادیق را بر عهده شرع قرار داده است. رسالت حقوق کیفری جرمانگاری و گزینش واکنش اجتماعی مناسب در راستای پاسداری از ارزشهای جامعه انسانی است.
صفت مجرمانه دادن به برخی رفتارها میتواند در زمره مصادیق امنیتگرایی در حقوق کیفری مطرح شود. بنابراین زمانی که ارتکاب رفتاری برای امنیت روانی جامعه خطرناک تشخیص داده شود و نتوان با ابزارها و ضمانت اجرایی غیرکیفری به آنها پاسخ گفت، قانونگذار آن رفتار را جرم میانگارد. در مورد جرایم اخلاقی به خصوص عدم رعایت حجاب شرعی، قانونگذار بین بیحجابی و بیعفتی و بیحیایی تفاوتی قائل نشده و این سیاست نوساندار برای مردم آزاردهنده است. در حوالی انتخابات به کسانی که عدم رعایت حجاب را به بیحیایی کشاندهاند، میدان میدهند. تصویر افراد بیحجاب را پای صندوق رای نشان میدهند و سلبریتیهایی که حتی حریم حیا را درنوردیدهاند از رسانههای عمومی مطرح میشوند اما بعد از انتخابات دوباره تندرویها با برخوردهای غیرمنطقی استمرار مییابد. به نظر میرسد، راهحل موضوع حجاب بر برخورد کیفری بنا شده و در طول ۴۵ سال حاکمیت نتوانسته حجاب را به صورت هنجار عمومی درآورد و بیحجابی را از طرف جامعه به عنوان ناهنجاری پذیرفته نشده است و حاکمیت نمیتواند با اکثریت بانوان که این هنجار را نپذیرفتهاند، برخورد کند.